خلاصه داستان: فران که دوست دارد به مردن فکر کند، پسر جدید را در محل کار می خنداند، که منجر به قرار ملاقات و موارد دیگر می شود. اکنون تنها چیزی که سر راه آنها قرار دارد خود فران است.
خلاصه داستان: وقتی سه دوست صمیمی دوران کودکی یک شوخی اشتباه می کنند، ریکی استانیکی خیالی را اختراع می کنند تا آنها را از دردسر خلاص کنند. بیست سال بعد، این سه نفر هنوز از ریکی که وجود ندارد به عنوان یک حقه برای رفتار ناپخته خود استفاده می کنند. اما زمانی که همسران و شرکای آنها مشکوک می شوند و خواستار ملاقات با آقای استانیکی افسانه ای می شوند، سه نفر مجرم تصمیم می گیرند یک هنرپیشه و شخصیت بداخلاق مشهور را استخدام کنند تا او را زنده کند.
خلاصه داستان: یک دانشجوی جاه طلب روزنامه نگاری در تسخیر یک گزارشگر خبری معتبر و در عین حال بداخلاق قرار می گیرد که او به شدت می خواهد او را تحت تأثیر قرار دهد، حتی اگر این به معنای دستکاری آخرین داستانش باشد - و خود ایده حقیقت.
خلاصه داستان: والدن دین یک تن نگار است که ذهنش شاهد انواع بی عدالتی ها در دادگاه بود. پس از کشف یک بیماری لاعلاج، خشم سرکوب شده در اعماق وجودش نمایان می شود - عدالت را به وحشتناک ترین راه هایی که می توان تصور کرد به دست خود گرفت.
خلاصه داستان: یک معلم با تجربه به باور دارد که دانشآموزانش میتوانند به موفقیت دست یابند. اما وقتی یکی از دانشآموزان او به سرقت متهم میشود، کارلا با شگفتی مواجه میشود و تصمیم میگیرد از او حمایت کند، اما…
خلاصه داستان: یک مهاجر فیلیپینی بدون مدرک، شغلی را به عنوان پرستار برای پیرمردی که ظاهراً مرتفع می شود، پیدا می کند و زندگی بهتری را برای او و دخترش تضمین می کند. اما یک کشف تاریک، هر چیزی را که او برای آن تلاش کرده و برایش عزیز است، نابود خواهد کرد.
خلاصه داستان: یک مربی دبیرستانی که دختر نوجوانش به قتل رسیده است، با تعقیب مردانی که دانشآموزانش را برای عملیات قاچاق جنسی میربایند، اوضاع را به دست خود میگیرد.
خلاصه داستان: در قلب "Sapta Sagaradaache Ello" (جایی فراتر از هفت دریا)، یک داستان عاشقانه آتشین بین مانو و پریا وجود دارد. داستان این زوج در سال 2010 اتفاق میافتد و از یک پیشینه طبقه متوسط میآیند. شرایط مانو را به زندان انداخت و رابطه او با پریا را به خطر انداخت.